ادبیات و فرهنگ
ازآن روزی که گُل دادم به دستت
خوشم با گیسوی آتش پرستت
بگو تا بیشتر ما را نسوزد
هلال ِ احمر ِ لب های مستت
*********
بِتا از غم شوم بیمارت ای دوست
به جانم تا نشیند خارت ای دوست
ولی در حسرت رویت نمانم
ببینم لحظه ی دیدارت ای دوست
بتا : بگذار تا
*********
بزن بر چهره ی زیبات آبی
بریز از برگِ گُل بر گِل گلابی
بیا و چهره ای بنما که دنیا
ندارد بی تو هرگز آفتابی
*******
بکـَش خنجر که جانم بی قرار است
بکـُش جانا که عمرم وقفِ یار است
غلامی سر نهاده بر سرِ خاک
به پیشِ پایت اسماعیل وار است
*********
بگو تا از دهانت گـُل بریزد
ز گلزارِ لبانت گُل بریزد
به باغِ چشمِ مشتاقِ غلامی
ز برگِ آسمانت گُل بریزد
این روزها موضوعات مهمی در صدر اخبارها قرار گرفته به گونه ای که جای دلار و نفت را به شدت تنگ کرده است . سخن از آب است که از شعر وکلیپ های طنز تا اعتراضات مردمی را در پی داشته . آنچه مسلم است این است که کمبود آب ، واقعیت تلخی است که بر زندگی ما سایه افکنده و در کنار مواردی مانند گرمای طاقت سوز دشتستان و قطعی پیاپی برق ، بیش از همیشه دیده می شود و این کمبود نه تنها آبیاری باغات را تحت الشعاع قرار داده بلکه آب شرب را نیز نوبتی کرده است . علت نبود آب و برق ، بحث دامنه داری است که در نهایت در نقطه ای مشترک ، به یکدیگر می پیوندند و ریشه در چندین دهه گذشته ی ما و جهان دارد اما آنچه از ما بر می آید چیست ؟ درست است که حق قانونی همه ی ماست تا برای رفع کمبودها به مسئولان مربوطه اعتراض کنیم اما در کنار اعتراض ها ، باید خود نیز شرایطی را فراهم آوریم تا مشکلاتمان کمتر شود . یکی از آن شرایط صرفه جویی است . من براین باورم که صرفه جویی در تمام موارد زندگی باید اتفاق بیفتد و این مهم برخلاف باور عام ، خرید اجناس خوب نیست بلکه نخریدن اجناس بنجل است . همچنین کسی که در کنار مواد غذایی ، مقداری گوشت اضافی برای خانواده می خرد ، اسراف نکرده است اما کسی که به جای پنج عدد نان ، شش نان می خرد و روز بعد یک نان را بیرون می ریزد ، کاری جز اسراف ندارد . بر اساس همین باور ، معتقدم که باید صرفه جویی در امور ریز زندگی صورت بگیرد تا اندک اندک در وجود ما به عنوان باور نقش ببندد . به همین جهت ضمن این که همیشه باید حق را گرفت و برای آسایش و زندگی اعتراض کرد اما خودمان نیز لازم است به بهتر شدن روند کارها کمک کنیم . ما می توانیم از امروز طوری شیر آب را باز کنیم که چند ثانیه بگذرد تا مشتمان پر گردد و به اندازه ی یک لیوان آب کمتر هدر بدهیم و می توانیم از امشب ، حتی یک لامپ بیش تر از هر شب ، خاموش کنیم و این درست مانند همان یک نانی است که صرفه جویی آن را لازم می دانیم . شاید این کار در بدو امر ساده و یا برای برخی خنده دار هم باشد اما بیایید برای انجام کارهای مثبت پیش قدم بشویم و از سرزنش هیچ کس نترسیم چرا که نتیجه ی مثبت آن هم برای خودمان و هم برای دیگران آشکار خواهد شد .
هر روز اتفاقاتی در گوشه و کنار جهان به وقوع می پیوندد و مردم دنیا را تحت تاثیر خود قرار می دهد . حوادثی که سقوط هواپیما در دنا ، فرو ریختن برج های دوقلوی آمریکا ، گرسنگی و آوارگی در افریقا ، کشتار هزاران زن و مرد و کودک در یمن و سوریه بر اثر سلاح های مرگ بار ، نمونه هایی از آن هاست . این حوادث و هیچ کدام از آن اتفاقات و نظیر آن تاثیر فراگیر و یکسانی روی مردم دنیا ندارد و این در حالی است که امروز در سرتا سر دنیا ، فوتبال توانسته احساسات مشترکی را برانگیزد به گونه ای که هم زمان با شوت یک بازیکن به سوی دروازه ی حریف ، تو در روستای دور افتاده ی بنار آب شیرین ، ناخودآگاه پایت را تکان می دهی و می خواهی توپ را وارد دروازه کنی یا هم زمان با میلیون ها علاقمند و مشتاق فوتبال در پنج قاره ، فریاد می کشی . لبخند می زنی و یا اشک می ریزی . اگر ما برای بازیکنان کشورمان فریاد می زنیم و هم زمان با همه ی مردم در پیروزی های تیم ملی کشورمان اشک شوق می ریزیم ، از حس ناسیونالیستی و وطن دوستی ماست و بسیار هم بجاست اما فوتبال فراتر از آن است . ما به یقین می دانیم که لیونل مسی ، رونالدو ، نیمار و دیگر ستارگان آسمان فوتبال ، هیچ کدام ما را نمی شناسند و نخواهند شناخت اما با دیدن تصویر یا فیلم آنان لذت می بریم و هم زمان با مردم جهان ابراز احساسات می کنیم . این بدان علت است که فوتبال زبان مشترک همه ی دنیاست و تنها رشته ای است که جدای از ملیت ، عقاید و نژاد ، زبان و رنگ پوست ، دل های تمام مردم جهان را به هم پیوند می زند . دیروز ، عکس امثال پله و گردمولر پشت جلد کتاب هایمان بود و امروز هم ما می توانیم کلیپ های زیبای بازیکنان ملل مختلف را در گوشی همراه خود داشته باشیم و تا سال ها بعد از بازی های آنان ، از آنان لذت ببریم همچنان که هنوز گل دوم مارادونا به انگلیس ما را به تحسین وامی دارد . اما از آنجا که هر جنس بدل که یافت می شود به دلیل مرغوبیت اصل آن است و هیچ کسی بدل کالای بی ارزش را نمی سازد ، فوتبال نیز متاسفانه می تواند به دور از اهداف واقعی آن ، ابزاری برای قدرت ها و معادلات سیاسی در دنیا باشد همچنان که می تواند به رونق اقتصادی و فرهنگی جوامع نیز کمک کند . در هر صورت ، جام جهانی روسیه زمینه ای شد تا تب فوتبال بار دیگر در روستایمان بنار آب شیرین بالا بگیرد ، الگوهای تازه ای به جوانان و نوجوانان ارائه بشود ، در همه ی دنیا سخن از ایران به میان بیاید و توپچی های کشورمان خودی به دنیا نشان بدهند . به امید روزی که همواره فوتبال روستایمان در سطح اول دشتستان ، دشتستان در سطح اول استان ، استان در سطح اول کشور و کشورمان را در سطح اول دنیا ببینیم ./ محمد غلامی
شکنجِ موی تو اسلیمِ طرحِ قالی ها
فرازِ چهره ی مهتابی ات هلالی ها
به دستِ توست فراسوی سنگ های زمان
دلِ پر از تَرَکم کاسه ی سفالی ها
تمامِ عمر - شب و روز - در خیالی و حیف
نشد که باز بیایی ز بی خیالی ها
تو روی? شسته ای از آبِ زمزمِ خورشید
که نقشِ لطف فتاده ست بر زلالی ها
اسیرِ موجِ بلایم به یاد یار هنوز
کجاست ساحلِ زیبای بیست سالی ها
27 مهر 1394
سیلاب نور می رسد از چشمه های دور
کوه و درخت و دریا
بیدار می شود
آواز موج و رود سرود پرندگان
دست نسیم و صبح
دنیا
از مهر و عشق
سرشار می شود
___________
31 اردیبهشت 97