دوم خرداد سال روز تولد من است . به همسرم گفته بودم که نیازی نیست اما نه تنها فرزندانم ، بلکه دوستان نیز با محبت هایشان شرمسارم کردند . اولین جرقه را قاسم شجاعی زد که کلیپی از عکس های من ساخت و در دنیای مجازی منتشر کرد . کاریکاتوریست ملی شهرمان آقای ابوالقاسم طحانیان نیز تصویرهایی از مرا طراحی و با شعرهایم آمیخت و به گروه ها فرستاد.وحید رضایی عزیز نیز روی یکی از عکس ها کار کرده بود و...

عکس ها و کلیپ با سرعت پخش شدند و در وضعیت تعداد زیادی از دوستان و همه ی افراد خانواده ام قرار گرفتند . از غزل ، غزاله ، رسول ، نیما ، سارا ، محمد، فروغ ،حسن ، بتول گرفته تا بانو بوستانی ، لاله شاهروبندی ، نوشاد باقری ، قاسم شجاعی ، حسین علامه زاده ، احمد علامه زاده ، وحید رضایی وو و

روز دوم خرداد ، چندین ساعت به پاسخ دادن  پیام های محبت آمیز دوستان مشغول بودم. پیام هایی که ذکر همه ی آنان میسر نیست .

همسرم نوشت : دوم خردادی عزیز زاد روزت مبارک . الهی صد و بیست سال زندگی با عزت و سربلندی فراوان داشته باشی که باعث افتخاری. فروغ گفت : تولدت مبارک بابای عزیزم . امیدوارم همیشه سلامت باشی و قلمت پر کار . به وجودت افتخار می کنیم . حسن در گروه فرستاد : محمد عزیز در روز تولدت می خوام اینو بدونی که یک الگو و یک دوست برای من هستی . تولدت مبارک . تو بیشتر از عالی هستی . ساراپیام داد : تولدت مبارک بابای مهربون و عزیزم حقیقتا مانند درخت پر بار سر به پایین و خاکی و اصیل هستی . به وجودت افتخار می کنیم چون تو متعلق به ما تنها نیستی بلکه به دشتستان تعلق داری و افتخار ما فرزند تو بودن . دوستت داریم عزیزترین و محمد نوشت : دایی و پدر خانم عزیز . تولدت مبارک . ان شاء الله همیشه موفق و پیروز و ... و سربلند باشی . رسول پیام داد : تولدت مبارک خان بزرگ و غزاله نوشت : بابا جون عزیزم تولدت مبارک ان شاء الله 120 سال سایه ات بالای سرمون باشه . غزل هم از شیراز بهم گفت :بابای عزیزم تولدت مبارک باشه . صد و خورده ای ساله بشی و سایه ات بالای سرمون باشه ان شاء الله .

ذکر نام و پیام همه ی دوستان در توانم نیست چراکه  نمی توانم پاسخ گوی مهرشان باشم . تنها گزیده ای از چند پیام را ذکر می کنم :

نشمین شمسی زاده نوشت .... خردادی ترین مرد هنر . امروز به پابوس نگاهت  قیام کرده و مهربانی را به سجده می نشینم  در برابر اندیشه ات . تمنای من تهیست . تویی و تمام این خرداد چهار فصل . آمدنت خوش باد .

استاد حسین برازجانی مهربانانه مرا نواخت که :  شش رقم با دو ممیز « 2/3/1342 » یاد آور روییدن غنچه ای در گلستان شعر و ادب دشتستان است  ....

سمیه کوکبی با محبت همیشگی گفت : بعضی از روزها اینقدر خاص هستند که نمی شود از آن ساده گذشت. تقویم ورق می خورد و بهار به ماه آخرش می رسد

یک

دو

مکث می کنم و به خلقت خداوند احسنت می گویم

آمدنش بهار را زیباتر و گرمای لبخندش امید تازه می دهد و این قطار کلمات به مقصد قلب مهربانش با جشنی همراه است . لاله ی شاهرو بندی شعری از مرا همراه با کلیپ و عکس در گروه های مجازی منتشر کرد و مثل همیشه لطف های بی دریغ داشت و عفت نیک نام دعا کرد که :  سایه ات از سر شعر و غزل کم نشود و مهرناز قنبری نیزمرا پدر غلامی عزیزخطاب کرد و گفت: شما پدر دوم من هستین در عرصه ی هنر که سر لوحه کارم قرار دادم .

هم ولایتی هایم نیز با پیام هایشان افتخار نصیبم کردند.حبیب زمانی گفت: دوم خرداد وقتی با تولد عزیزی مقارن باشد  که مایه افتخار دشتستان است برایمان مایه ی سرافرازی و مباهات است ومحمد رضا باقری منّت نهاد که : باعث افتخار است که غلامی تعلق  به بنار دارد . پرویز نوشیروانی نوشت : سرزمین بنار به خود می بالد که در چنین روزی شاهد تولد بزرگ مردی چون شما بوده است و قاسم شجاعی عزیز، دوم خرداد را روزی خاص برای بنار عزیز نام  برد .حسین شجاعی مدرس و عضو و دانشجوی نخبگان نوبل ( تکنولوژی فکر ) نیز افتخار داد که :

تلاش و زحمات شما در عرصه شعر و ادبیات ستودنی است اشعار دلربای شما دل هر خواننده را بر سر ذوق می آورد . وجود مبارکتان ستاره درخشانی در این عرصه و افتخار برای زادگاه شما که گنجینه ای از لولو مرجان قطعه ای زرین از دیار دشتستان گوهری است نایاب که بوستانی از مهربانی مادرانی که دلشان دریایی و پدرانی است که چون کوه استوارند که در کشاکش دهر با تلاش و همت مردانه اش چنین فرزندانی را پرورش داده اند که مایه فخر مباهات است تا ستاره ای باشند برای هدایت نسل فردا و شما مصداق نگین زمردی که بر تارک بلند این کهن دیار که بنارش خوانند می درخشید .

در کنگان هم بزرگ مرد هنر، استاد مختار زاده نیز پیامی در گروه فرستاد تا خانم موسوی از من به عنوان شاعر ترنم های عاشقانه ی پر مهر  نام ببرد، استاد نادری آهنگی تقدیم کند و پری عسکری دعا کند تا سایه ام همیشه بر سر غزل های عاشقانه ام باشد .

برخی از پیام ها نیز با چاشنی طنز همراه بود. سام گزبلندی نوشت : سلام رفیق دوم خردادیِ مین قشنگ . تولدت موارک دویست ساله واوی .

وآقای واعظ شاعر کنگانی پیام داد که : ... خیلی دوستت دارم ولی حیف گل آبی دست گرفتی .

بخشی از پیام ها نیز با زبان شعر بود.

امان الله ابراهیمی :

غلامی نو بهار بی خزونه       سرش می دو ، دلش اوما جوونه

نه تعریفه ، گپ دلمه ، حقیقت :       طلایه دارِ شعرِ دشتسونه

محمد جعفر نجدی :

صد سال دگر سرت سلامت باشد       دلخواه ترین عشق به کامت باشد

تو شاه غزل های محلی هستی       هر دم غزلی تازه غلامت باشد

اکبر قاسمی کللی :

خرداد مزین به گل روی غلامی       دفتر که معطر شده از بوی غلامی

اسپیدی برف قله ی کوه دماوند       هرگز نرسیده به سر و موی غلامی

وحید رضایی :

بهاری می شود با تو کویرم       لب از اندیشه ی نابت بگیرم

قسم بر مویِ اسپیدت غلامی       به دشتستان چشمانت اسیرم

کافی رود فاریابی :

سلام و درودم به شیر بنار       همان مرد با دانش و با وقار

غلامی خجسته بود روز تو       بمانی همی خرم و پایدار

فریبا جلالیان :

خاک از بوی نگاهت گل خردادی داد       سبزه ی سبز کلامت خبر از شادی داد

نغمه ی خوب سحر خوانی گنجشکان را       صبح در گوش غزل هدیه به آبادی داد

قطره ی جوی پر از چنگ و سه تار دهِ تو       پای اندیشه ای از باغچه فریادی داد

هر چه از نم نم پنهان تو خواندم با عشق       بوی لطفی ست که در لحظه ی آزادی داد

حرف باران شدنت را کم و بیش از این شهر       شعر در شعر بنوشید و به استادی داد

سارا کمالی نژاد :

الا ای شاعری که خوش ادایی       مرتب شعر تازه می سرایی

به دنیا آمدی در فصل گل ها       عزیز و مرشدی و رهنمایی

بلند آوازه وخوش نام هستی       به رسم شاعری خوب آشنایی

دلی داری به وسعت همچو دریا       ز کوچک نفسی ات بر کبریایی

زبان گویشت شیرین تر از قند       ز بهر واژگانت چون خدایی

بود نامت به نیکی بر زبان ها       به دشتستان بود شور و نوایی

بنازم به وفایت بهر خاکت       بنار آب شیرین را صفایی

و من که هرگز نمی توانم پاسخ گوی این همه مهر باشم ،  نوشتم :

از همه ی خوبان و عزیزان که سالگرد تولدم را با کلیپ ، تصویر ، عکس نوشته ، شعر ، پیام ، تلفنی ، حضوری و ... تبریک گفتند ویا در باره ی زندگی و شعر من زمینه ی گفتگو را فراهم آوردند و عزیزانی که در سکوت مرا تحمل کردند از صمیم دل سپاس گزاری می کنم . مهرتان به این کمترین بار دیگر یاد آوری کرد که زندگی در سرزمین مهربانی چقدر شیرین است .

تقدیم به همه ی شما خوبان :

از فاصله ها برایتان بوسه زنم            بر مقدم آشنایتان بوسه زنم

ای کاش مرا نصیب می شد روزی       تا بر لب خاک پایتان بوسه زنم

محمد غلامی

کنگان . دوم خرداد 98

 نوشته شده توسط محمد غلامی در دوشنبه 98/3/6 و ساعت 8:57 صبح | نظرات دیگران()

به هرکلام که دستی کشیده ام خالی ست

ودربرابرنامت چقدرکوتاهم

همیشه باتوپرازبال می شوم

پرازپرواز

می دانم

« دوستت دارم » تکراری ست

اما

تکراری دوستت دارم

برازجان- شهریور1383

 نوشته شده توسط محمد غلامی در سه شنبه 98/2/31 و ساعت 9:48 صبح | نظرات دیگران()

ای سراپا ذوق  مستی ای سراسر مهربانی       با لبی خاموش و جانی غرق در شور جوانی

در نگاهت شعر می روید - سرود جاودانی -       از کلامت عشق می بارد -  بلای زندگانی

مثل اقیانوس بی پایان پُری از بی نهایت       مثل روح چشمه لبریز از طراوت ، از روانی

مثل نخل سر فراتر برده از باغی که دوراست       تاج برگی می دهد باغ حضورت را  نشانی

می رسد مضراب نوک بلبلان بر ریس هایت        می دمد ارکستر گنجشکان  سرودی آسمانی

هستی ات سبز و طرب خیز و رطب ریزان و شاداب

دور ، از تار وجودت زخمه های ناگهانی

مرداد 95 . برکه چوپان

ریس :  ris رشته هایی  که به خوشه ی خرما  متصل است . 

 نوشته شده توسط محمد غلامی در یکشنبه 98/2/22 و ساعت 9:49 عصر | نظرات دیگران()

گوهری در خاک

( پیشینه و تاریخ روستای بنار آب شیرین )

به قلم : محمد غلامی

مکان های پخش :

1- برازجان . جنب استادیوم ورزشی . کتاب فروشی دشتستان

2- روستای زیارت دشتستان . جنب پست بانک . نوشت افزاری حسین نجفی    

 نوشته شده توسط محمد غلامی در دوشنبه 98/2/16 و ساعت 11:1 صبح | نظرات دیگران()

این مقاله بلافاصله پس از اولین حضور تیم فوتبال شاهین بوشهر  به لیگ برتر نوشته شدو در هفته ی نامه ی نصیر بوشهر شماره ی 501 یک شنبه 21تیر 1388 به چاپ رسیداما با توجه به موقعیت کنونی شاهین و راه یابی دوباره ی آن به  لیگ برتر ، تقدیم حضورتان می گردد  :

شنیده ام که اولین باردرایران، توپ فوتبال درزمین بوشهرچرخیده است. این امرچه درست باشدوچه نادرست، هیچ کس دراین نکته شکی نداردکه فوتبال بوشهر بسیارقدیمی و ریشه داراست واین استان ، تاکنون افراد موثری را درسطح برتر وتیم های ملی معرفی کرده است اما متأسفانه همواره حاشیه نشینی ودوری ازمرکزتبلیغات، باعث شده تا بسیاری ازجوانانی که درایران نظیرشان کمیاب است، بدون اینکه به حق خود برسند، فوتبال را کناربگذارند وشهرتشان ازمرز محله ، شهریا روستایشان فراترنرود. امروز به لطف الهی ، آرزوی دیرینه ی مردم استان بوشهر تحقق یافته وفرزندان این آب وخاک، بااقتدار توانستندجایگاه فوتبال استان را به همگان نشان بدهندواین خود باعث فراهم آمدن بسترمناسب برای یافتن استعداد های فوتبالی این استان خواهد شد.دوشنبه اول تیرماه 1388، نقطه ی عطفی درفوتبال بوشهر وبرگ زرینی درکارنامه ی ما بود. من نیز همراه با دیگران میان خنده هایم، اشک شوق افشاندم. حال ضمن تبریک به فردفرد مردم استان بوشهر، فوتبالیست هاوتمام کسانی که درعرصه ی ورزش زحمت می کشندوتبریک خاص به تیم شایسته ی شاهین پارس جنوبی بوشهر، باید عرض کنم حالا که به این جایگاه بلند رسیده ایم، باید بدانیم که اول راه هستیم.شاید آنچه تاامروز برای ما مهم بود، رفتن به لیگ برتر می بودولی آنچه ازامروزمهم است، حضورمقتدرانه دراین بازی هاوکشاندن قدرت فوتبال بوشهر به رخ حریفان است واین امر آن قدرمهم است که باید گفت: نرفتن به لیگ برتر، بهترازنتایج ضعیف و بازی های ضعیف است. اگرچه بوشهر بارها نشان داده که درمقابل بهترین های ایران چیزی کم نداشته وقطب های فوتبال ایران را به زانو درآورده است اما آن چه ازاین به بعد باید انجام بدهد بسیار مهم تراست. بدون شک دست اندرکاران وبرنامه ریزان دراندیشه ی تقویت بیشتر این تیم هستندوخواهند بوداما همه باید دست به دست هم بدهیم وزمینه های لازم را فراهم آوریم.آن چه ازمن به عنوان یک هوادار فوتبال وکسی که بخش مهمی از جوانی خود را درمیدان های ورزشی گذرانده واز سایر فوتبال دوستان بر می آید، حمایت همه جانبه از نماینده ی استان بوشهر است. بگذار راحت و بی پرده بگویم. به عنوان یکی از طرفداران قدیمی « استقلال تهران»، با صراحت اعلام می کنم که هنگام بازی تیم شاهین، حمایت کردن از هرتیمی به جز « شاهین پارس جنوبی بوشهر»، خیانت به فوتبال بوشهر است.ازامروز به بعد، ما تماشاگران وهواداران فوتبال دراستان، با همه ی بازیکنان ومسئولان فنی شاهین پارس جنوبی بوشهر ، یک تن هستیم که هدفمان نه تنها بقای شاهین درلیگ برتر، بلکه دفاع از جایگاه واقعی فوتبال بوشهر است. 

 نوشته شده توسط محمد غلامی در چهارشنبه 98/2/4 و ساعت 7:4 صبح | نظرات دیگران()