ادبیات و فرهنگ
ادبیات ما، ادبیاتی مردانه است وازابتداتاکنون تحّکم وامرونهی ومردسالاری درآن حرف اول رامی زند.این امردلیل بربی هنری زنان نیست بلکه گواه روشنی برسرکوبی هنرزنان درگذشته ونشان دهنده ی این که این قشرفرصت نیافته اند تاهمپای مردان خودرامطرح کنند.دراین جابحث از« رابعه بنت کعب» یا«پروین اعتصامی »،« فروغ فرخ زاد»، «سیمین بهبهانی» و...نیست بلکه می خواهم نگاهی گذرابه دهستان خودمان بیفکنم. بی شک هرجاکه زندگی هست شعرهم هست وهنر، زن ومرد نمی شناسد امابافت اجتماعی وفرهنگی جامعه همیشه زنان رابه تاریکی رانده وصدایشان راساکت کرده است. اولین سرکوبگران هنرزنان نیز، اعضای خانواده ی اوبوده اند. این امرتاکنون نیز گاهاً ادامه دارد. افرادی رامی شناسم که شعرمی گویند یاداستان می نویسندولی ازترس خانواده جرأت بروز آن رادرمحافل وروزنامه هاندارند. درفضایی که بردن نام مادر، دختریازن درجمعی که مردی وجوددارد، باعث شرمساری عده ای می شود، قطعا هنرزنان نیزنادیده گرفته می شود.امروزه خوشبختانه شاهدتحولاتی بزرگ دراین زمینه هستیم. درهمین دهستان خودمان کم نیستندافتخارآفرینانی که درزمینه های اجتماعی ورزشی وهنری صاحب نام ومقام هستند به عنوان نمونه نام خانم «معصومه خدادادی »ازمرز استان گذشته وشعرهای محلی اودربسیاری ازمحافل ایران خوانده می شودویاافرادی دیگرکه امیداست درآینده به صورت خاص به معرفی آنان بپردازیم.امادرپی تحقیق هایی که انجام داده ام، به شعری دست یافته ام که نشان می دهدزنی شاعر، باطبع روان دردهستان زیارت وجودداشته است. دراین مقاله ی کوتاه اصراری ندارم که اورا بناری ، زیارتی یاصفی آبادی بخوانم . آنچه مهم تراست این است که هیچ کدام ازاین روستاهاازهم جدانیستندوهمان طورکه قبلاً هم درجایی عنوان کرده ام ، بناروزیارت دوپاره ازیک روستاهستند.به هرصورت شاعرگمنام ماخواسته یا ناخواسته توانسته باپیوندشعرش با فرهنگ، آن رادرحافظه ها ماندگارکند.
آغِی مومترک قربون نومت
خُم کنیزتـُم کـُکام غلومِت
سال دِ ای مجال ککام خشش بو
کهره بُکشیم دور ِمقومِت*
وقتی شاعرمی گوید« خم کنیزتم (خودم کنیزت هستم)»، نشان ازاین داردکه گوینده ، شاعری زن است که خودراکنیزمعرفی کرده است. نکته جالب این که شعر، زبانی زنانه داردواین ازنکات درخشان این شعراست ونشان می دهدکه گوینده به تقلیدازدیگران نپرداخته وخودرادرشعرنشان داده است . نکته ای که بایددرسی برای شاعران امروزماهم باشد.
- دی ماه 1389
_______________
Aaghey mowmetork ghorbune numet*
آقای محمدترک(مقبره ای نزدیک صفی آبادکه زیاتگاه مردم دهستان است)قربان نامت .
Khom kanizetom kokaam gholumet
خودم کنیزت وبرادرم غلامت است.
Saal de I mejaal kokaam khashesh bu
سال دیگر دراین موقع حال برادرم خوب شده باشد.
Kahre bokoshim dower maghumet
بیاییم وکنارمقبره ات کهره قربانی کنیم.