ادبیات و فرهنگ
از کتاب زیر چاپ « نم نم پنهان عشق »
بزن بر چهره ی زیبات آبی
بریز از برگِ گُل بر گِل گلابی
بیا و چهره ای بنما که دنیا
ندارد بی تو هرگز آفتابی
بگو تا از دهانت گـُل بریزد
ز گلزارِ لبانت گُل بریزد
به باغِ چشمِ مشتاقِ غلامی
ز برگِ آسمانت گُل بریزد