ادبیات و فرهنگ
صحبت های من در بزرگداشت منصور پورحیدری ، در مسجد جنت برازجان . آبان 95
به نام خدا
سلام
وقتی تو می آیی جهان آبی ست
وقتی تو می آیی
کوه سیاه و جنگل انبوه
مانند اقیانوس و دشت بی کران آبی ست
وقتی تو باشی
از زمین تا آسمان آبی ست
عشق از نوجوانی آمد و ریشه دواند . نوجوانی که آن روزها یک ضلع خانه اش از پوستر و صفحات مجلات ، آبی بود و امروز تمام وسعت قلبش آبی ست .
عمری ست که از وجود او می بالم
با اوست که شاد می شود احوالم
رگ های دلم آبی و خونم آبی ست
من عاشقِ آزادیِ استقلالم
این بار نیز نوبت به اسطوره ای دیگر رسید اگر چه اسطوره ها هرگز نمی میرند .
منصور پور حیدری مردی از تبار اسطوره ها و اخلاق . شخصیتی که در روزگار ریا و هزار رنگی ، هرگز رنگ نباخت و آسمانی ماند . بزرگ مردی که تاجِ استقلال بود . با او رشد کرد و بالید و کمال یافت و استقلال را به کمال رساند .
با آبیِ موج ها رهاییم هنوز
تا اوج فلک بال گشاییم هنوز
با ناصر و منصور که جاویدانند
ما فاتح بام آسیاییم هنوز
اینک اما
آنچه مرا به تحسین از حجازی ها ، مظلومی ها و پورحیدری ها وا می دارد ، تنها قهرمانی نیست . اگر چه :
مردانگی و همت و بازی عشق است
مانند عقاب ، سرفرازی عشق است
بر بام بلند آسیا تکیه زدن
با غیرت ناصر حجازی عشق است
اما این موقعیت برای هر تیمی می تواند فراهم آید که هر بار نیز تیمی به این مهم دست می یابد .
آنچه مرا وادار به تحسین می کند ، تنها وفادار ماندن به رنگ نیست چرا که این مهم نیز برای هر کسی می تواند اتفاق بیفتد .
آنچه مرا وادار به تحسین از منصور پور حیدری ها می کند ، آزادگی و انسانیت آن هاست که وقتی با موارد یاد شده می آمیزد ، راز ماندگاری انسان ها را رقم می زند .
کاش پیش از آن که مرگ ، عزیزانمان را دریابد ، خود آنان را در یابیم .خانواده ی استقلال بزرگ می تواند آغازگر راهی باشد تا به موقع از نامداران منطقه ای و ملی خود تجلیل کند .
نام تو غرور و افتخار و شادی ست
عشق تو چراغِ راهِ هر آبادی ست
هر جا سخنی ز نامِ پور حیدری است
تجلیل ز آزادگی و آزادی ست
روانش شاد