ادبیات و فرهنگ
تقدیم به محمد غلامی :
لحظه ای نیست که از خاطر و یادم بروی
و نثارت نکنم جان و جهانم نشوی
دم صبح و فلق از خواب که بر می خیزم
چشم بر هم نزده چشم و چراغم نشوی