سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
ستمکار را چنین سوگند دهید ، اگر بایدش سوگند دادن : که او از حول و قوت خدا بیزار است ، چه او اگر به دروغ چنین سوگندى خورد در کیفرش شتاب شود ، و اگر سوگند خورد به خدایى که جز او خدایى نیست در کیفرش تعجیل نبایست چه او خدا را یگانه دانست . [نهج البلاغه]
 
امروز: چهارشنبه 103 آذر 7

از بنار تا گرگدان 

خود را آماده ی دیدن سیل کرده ام . در ذهنم سیل سال 1380 مرور می شود . مدام از رسانه ها ، نکات ایمنی را می شنوم . پس از آن که عجولانه نزد کمال صبحانه ای خوردم ، با رضا پاپری راه افتادیم تا با گپ زدن عمر سفر را کوتاه کنیم . ساعت 11 در برازجان بودم . رضا که پیاده شد ، من به خیابان بیمارستان رفتم تا با شاخه گلی به دیدار همسرم بروم . ظهر هم اگر چه فروغ زودتر رفت و غزل دیرتر آمد ولی به جز نیما که در کنگان مانده بود ، همه جمع بودیم . شب نزد مادرم رفتم و زودتر برگشتم تا میزبان علی حیدری و فرزندانش باشم . صبح روز دوشنبه با همسرم و دخترم سارا عازم بوشهر شدم تا آقای حمیدی و خواهرم هاجر که تازه از سفر زیارتی کعبه برگشته بودند را زیارت کنم . در فرصت پیش از ناهار به مجتمع فرهنگی ورزشی شهرداری بوشهر رفتم و امید غضنفر را ملاقات کردم . مثل همیشه با وقار و نکته پرداز و پرکار . شماره های بوشهر نامه را از ایشان گرفته و در برگشت حماسه حق پرست در پیاده رو و درست در مسیرم بود . خیلی اتفاقی . مثل خودش صمیمی و پر لبخند . با عجله گپ زدیم و خندیدیم و گذشتیم تا عصر تنها برگردم و شب بتوانم در جمع دوستان  بناری در سالن فوتسال باشم . بازی خیلی خوبی بود اما از روز بعد اوضاع من به هم ریخت . نه تنها از باران خبری نشد بلکه نزول گرد و خاک زرد و تیره نفس کشیدن را نیز دشوار کرده بود . در منزل ما نیز همه به ترتیب بیمارستانی شده بودیم و کم کم داشت نوبت به من هم می رسید . احساس کردم که دچار تب و سر گیجه شده ام . مدام قرص و شربت مصرف می کردم . پنج شنبه پس از مختصر ناهاری که خوردم عازم گرگدان شدم تا در مراسم فاتحه ی مرحوم رضا عزیزی شرکت کنم . گرگدان را اگر چه اول بار می دیدم ولی احساس می کردم با آن پیوندی دارم . پیوندی که ناشی از فرهنگی است که بنار و گرگدان و روستاهای زجر کشیده ی میهنم  را به هم گره زده است . مردم را به نام  نمی شناختم اما احساس بیگانگی هم نمی کردم . پس از خداحافظی با آقایان عبدالحمید علامه زاده ، حسین علامه زاده ، محمد عزیز و آقای سبزواری ، به سوی دشتستان حرکت کردم . حالم چندان مساعد نبود . احساس کردم تب دارم و پیشانی ام دارد گرم می شود . چند بار در ذهنم گذشت که در کنار تخته بمانم ولی ماندن را صلاح ندانستم . پشت ترافیکی سنگین در حالی که حالم لحظه به لحظه بدتر می شد و به حالت تهوع می رسید ، خود را به ایستگاه بازرسی دالکی رساندم . کنار زدم و دراز کشیدم و با تلفن همراه ، همسرم را در جریان گذاشتم . نیم ساعتی گذشت که حاج هوشنگ عوضی و رسول باقری آمدند . رسول رانندگی خودرو مرا به عهده گرفت و به برازجان رفتیم . محمد حمیدی و همسرم نیز بدون معطلی مرا به درمانگاه نوید رساندند . سحرگاه که در اتاقم بیدار شدم ، احساس کردم که راحت شده ام . تصمیم گرفتم جمعه را از دست ندهم و درجمع دوستان بناری باشم . امسال نیز مراسم مثل سال های گذشته با شکوه بود . در زمین فوتبال بنار موکت گسترده و سفره ای و نان و آش و چای و کیک و میوه و.... آماده بود . سلام و احوال پرسی ها آغاز شد . هر کسی از گوشه ای از استان خود را رسانده بود تا در بازی تفریحی پنالتی و طناب کشی و کشتی و ... و در یک کلام در جشن و شادمانی امروز بنار شرکت کند . محمد رضا باقری پایه گذار چنین برنامه ای در بنار است و سه سال متوالی این مسابقات برگزار می شود . مسابقاتی که بردن و با ختن آن پر از شیرینی و لبخند و مهم تر از همه لبریز از مهربانی و تقویت دوستی هاست   . 


 نوشته شده توسط محمد غلامی در یکشنبه 93/11/26 و ساعت 11:14 عصر | نظرات دیگران()
درباره خودم

ادبیات و فرهنگ
محمد غلامی
شعر ، خاطره ، مقاله و...

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 10
بازدید دیروز: 279
مجموع بازدیدها: 474983
جستجو در صفحه

لینک دوستان
بنارانه
لحظه های آبی( سروده های فضل ا... قاسمی)
اندیشه نگار
ل ن گ هــــــــک ف ش !
پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار
سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
دیباچه
جمله های طلایی و مطالب گوناگون
طراحی سایت و تولید نرم افزار تحت وب
پارمیدای عاشق
افســـــــــــونگــــر
جاده های مه آلود
جوان ایرانی
عصر پادشاهان
وبلاگ شخصی مهندس محی الدین اله دادی
•°•°•دختـــــــــــرونه هـــای خاص مــــــــــــن•°•°•
بلوچستان
رایحه ی انتظار
اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
نغمه ی عاشقی
بهارانه
محمد جهانی
کانون فرهنگی شهدا
پژواک
سایت مشاوره بهترین تمبرهای جهان دکترسخنیdr.sokhani stamp
****شهرستان بجنورد****
کلکسیون تمبرخانواده شهید محمدسخنی وجمیله رمضان
+O
سایت طنز و کاریکاتور دکتررحمت سخنی
ما با ولایت زنده ایم
عمو
سلام دوستان عزیزم به وبلاگ جبهه بیداری اسلامی خوش آمدید
طراوت باران
نیمکت آخر
تنهایی......!!!!!!
تعمیرات تخصصی انواع پرینتر لیزری اچ پی HP رنگی و تک رنگ و اسکنر
هستی تنهاااااا.....
►▌ رنگارنگ ▌ ◄
♥نقطه سر قبر♥
.: شهر عشق :.
تراوشات یک ذهن زیبا
پیامنمای جامع
بوی سیب
سایت روستای چشام
نرگس 1
فقط عشقو لانه ها وارید شوند
*×*عاشقانه ای برای تو*×*
رازهای موفقیت زندگی
دوره گرد...طبیب دوار بطبه...
برادران شهید هاشمی
شهداشرمنده ایم _شهرستان بجنورد
به تلخی عسل
عشق
@@@باران@@@
دریایی از غم
غدیریه
ऌ عاشق بی معشوق ऌ
گروه اینترنتی جرقه ایرانی
.:مطالب جدید18+ :.
غزل باران
wanted
آتیه سازان اهواز
دُرُخـــــــــــــــــــــــش
رویابین
اهلبیت (ع)،کشتی نجات ما...
کنیز مادر
نوری چایی_بیجار
روان شناسی * 心理学 * psychology
صاعقه
تینا!!!!
مهربانی
خیارج سرای من است
شَبـَــــــــــــــکَة المِشـــــــــــــکاة الإسلامیــــــــــة
مشق عشق ناز
سکوت پرسروصدا
دخترونه
ماه مهربان من
خودم وخودش

آشنایی با زبان تات
دلنوشته های یه عاشق!
علم نانو در زندگی
جامع ترین وبلاگ خبری
مهندسی پیوند ارتباط داده ها ICT - DCL
شایگان♥®♥
خواندنی های ایران جهان
احساس ابری
حرف های نگفته دلهای شکسته بارانی از غم
چیزهای جالب
متن ترانه ماندگارترین آهنگ های ایرانی
☻☺♫♪ دو دخـــــــتـــر ♣ ♠
به بهترین وبلاگ سرگرمی خوش امدید
جـــــــــــوکـ فــــــــــا
افسانه ی دونگ یی
محمدملکی
دوستانه
جوک و خنده
$عسل، شیرینی قلبها$
fazestan
زادگاهم بنارآبشیرین را دوست میدارم
قلب خــــــــــــاکی نوجوونی
Love
جزیره صداها
معماری
ساعت شنی
سایت گوناگون دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
طب پزشکی قانونی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
طب سالمندان دکتررحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
طب اورژانس دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
داستانهای واقعی روابط عمومی Dr.Rahmat Sokhani
لوگوی دوستان
پیوندهای روزانه
خبر نامه