ادبیات و فرهنگ
« برکه چوپان » بین کوه و دریاست . درابتدای راهی که کنگان را به عسلویه گره می زند با قدمتی دیرینه و آثار باستانی معدود و مربوط به ساسانیان . مذهب ، روستا را به دو بخش تقسیم می کند و روستا خود نیز از دو پاره تشکیل می شود اما با یک دل . اگرچه هر روز، یک سوی روستا ، سه بار و سوی دیگر ، پنج بار اذان می شنوی . « احمد طاغان » همکار ما در شرکت « درریز » و از اهالی برکه چوپان است و مقید به اجرای آداب روز عید . او می گوید ، صبح روز عید فطر ، در تمام خانه های روستا ، سفره مهیاست ومردم روستا در این روز ، پس از انجام نماز عید ، به تمامی خانه ها سرکشی می کنند و کنار سفره می نشینند و بهره مند می شوند . این کار به صورت جمعی صورت می پذیرد و هیچ خانه ای مستثنی نیست . با جمعی از دوستان همکار ، به دیدارش می رویم . مطابق آنچه از ایشان شنیده ایم ، سفره آماده و تزیین شده است . چای ، اقسام شربت آلات ، اقسام شیرینی ها و میوه ها . عکس می گیریم و می خوریم و می خندیم و لحظه های با هم بودن را شیرین تر می کنیم . برای من حلوای محصول روستا خیلی جالب است اما اندازه نگاه می دارم تا بتوانم دعوت « کمال » و دوستانش را نیز پاسخ بدهم . نزدش بروم و در جشنی که به همین مناسبت مهیا کرده شرکت کنم . تا دریک روز و یک ساعت توانسته باشم عید را از نظرگاه اهل تشیع و اهل تسنن به تماشا بنشینم .