ادبیات و فرهنگ
عبدالحسین کشتکارنوشت :
چندیست زیاران ِ قدیمی خبری نیست
ازآن همه خوبی و محبت اثری نیست
چشمم به درو گوش به گوشی و دلم تنگ
درکوچه ی تنهایی ما رهگذری نیست
درپاسخ نوشتم :
بی یاد ِ توام صبحی و شام و سحری نیست
وآن نیز بجز آه و بجز چشم ِ تری نیست
من مرغک ِ گم گشته ی آواره ترینم
صد تیر بلا هست و مرا بال و پری نیست
خرداد1391