ادبیات و فرهنگ
دیدنِ چهره ی نازِ تو نشاط انگیز است
نفست چون نفسِ صبح دمان گل بیز است
چهره ات ماه لبت لاله قدت نخلِ بلند
گیسویت سبزه ی فردوس که مشک آمیز است
گفته بودم که دگر عاشقِ یاری نشوم
آه از این دلِ شوریده که نا پرهیز است
باغ از خنده ی گل غرق بهار است بیا
بی تو ای غنچه ی سیراب دلم پاییز است
برازجان – فروردین 85