ادبیات و فرهنگ
آخرین بارکه به انجمن ادبی ارشادرفته بودم، آخرین سه شنبه ی سال گذشته بودکه استادحیدرعرفان زنگ زدودعوتم کردورفتم ودوستان رادیدم تاامروز ، که قرابودحال وهوای فردوسی داشته باشدو چنان شد.آقای راستان باابیاتی ازفردوسی شروع کرد. ریاست جلسه رابرعهده داشت . خانم عبدالهی مدرس دانشگاه هم مقاله ای خواندکه بایکی دوجایش موافق نبودم ولی جلسه ی نقدنبود. اوفردوسی راآزادمردی خردمندنامیدوگفت : شاهنامه کتابی است که بیت بیت وحرف حرف آن ریشه درآمال ایرانیان دارد. شاهنامه تقابل خوبی وبدی ونبردمیان آن دواست. اسماعیل شهرسبزی هم آمده بود. نویسنده ی کتاب دلاوران دشتستانی . شعرخواندولی تاآخرجلسه نماندوبه شیرازرفت.نوبت من رسیدوخواندم ونشستم وراضیه راستی نسب آمد. شعرش مثل همیشه زیبابود. لیلا جنگجوهم، نفربعدی بود.اگرچه گفت که شعرش درارتباط بافردوسی نیست، ولی بودومن بعدازاوتشکرکردم که مفاهیم شاهنامه رابه امروز، گره زده است. فخرالدین جوان، غلامحسین سلیمی فرد، اصغراکبری، صفرپور، خانم جلالیان ، خانم قایدزادگان، خانم باقری، همه شعرخواندند. آقای ذوفنون رااول بارمی دیدم ،و شعری خواند. معصومه خدادادی هم بادوشعرنوآمده بود. خانم خدادادی راهمه باشعرمحلی می شناسندوکتابش هم زیرچاپ رفته ولی این بارباچهره ی جدیدی آمده بود.هادی حیدری هم مثل همیشه کوتاه وزیباخواند.حسین دارندهم سرزده آمده بود. رییس پیشین انجمن شعروصاحب دوکتاب . دوغزل خواندوکمی هم حرف زد. گفت : فردوسی بزرگترین شخصیتی است که مبنای کارش بیگانه ستیزی وبیگانه زدایی درادبیات بود...اگراین ها(فردوسی وخیام) رانداشتیم، امروزچه داشتیم؟ مااگربخواهیم دست به قلم باشیم ومطالعه ی عمیق کنیم ، بدون شناخت فردوسی وحافظ وسعدی، به کمال نمی رسیم. کسانی دیگرهم بودندکه خواندندیانخواندندوآمده بودندتابشنوند. سام گزبلندی که وقتی آمد، به استقبالش رفتم ورویش رابوسیدم. اسفندیارفتحی هم بود. صدرالله گرگین، خانم مریم رضایی که نزدش رفتم وبااواحوالپرسی کردم . با فروغ غلامی آمده بود . ساعت هشت واندی بود که برگشتیم . بدون این که به خانه بروم، به سوی منزل استادفرج الله کمالی حرکت کردیم . بافروغ وهمسرم. آقای کمالی شاعربی بدیل شعرمحلی وصاحب کتاب دشتسونی. بیشترپذیرایی می کردوشربت وشیرینی وچای ومیوه می آوردوباخوش امدمی آمیخت. بعدهم ایستادوتشکرکردوچندشعرخواندونشست دوستانه ی ماراآغازکرد. بعدمن خواندم . رباعی ، دوبیتی، مثنوی وبخشی ازمنظومه ی بلند عاشقانه ای درقالب شعرنو. وبحث درباره فردوسی آغازشدونقدوجایگاه آن درایران. جلال خسروی هم شعرخواند. شاعرکتاب« کی وقت داری به هم برویم.» استادایرج شمسی زاده هم مثل همیشه هرجاباشد، محوراست ونگاه ها به اوست. بابیان شیرین خاص خود، ولذت درجانمان ریخت. جوادنگهبان، کاووس کمالی ، اسفندیارفتحی ومصدق حسن انصاری( امروهیچستانی) نویسنده ی مطبوعاتی های نامطبوع من هم خواندند. محمدعلی محسنی هم بودکه دربحث هافعال ترازهمه بود. احمدفکراندیش وحسین قشقایی هم بودند. بعدساندویچ ونوشابه آوردندکه خوردیم وبحث درباره ی زبان فارسی درگرفت. زری شاه حسینی غایب بزرگ این جلسه بود که بیمارستانی شده بود. آقای عوض فرد این خبررااعلام کرد. یکی از هدف های جلسه، بحث پیرامون کتاب زری بود. پری خانه ی تاریک، دومین کتاب اوست که به تازگی بیرون آمده.بعدازشام ، خانم ماهرخ کمالیان شعرخواند. مثل همیشه باحجب جنوبی. مدت هابودکه ایشان راندیده بودم. خانم جلالیان هم چنددوبیتی ورباعی خواند. وارد بامدادشده بودیم که ایرج برخاست ومانیز برخاستیم تا باخاطره ای خوش ، روزی دیگرازعمررابه بایگانی بسپاریم.