ادبیات و فرهنگ
بچه های انجمن ادبی شهر«شبانکاره» برای بزرگداشت فردوسی بزرگوار، همایشی ترتیب داده بودند. شب قبل مرانیز خبردادندکه درآن جاشعربخوانم غافل ازاین که من بدون دعوت نیز دوان به پای بوس فردوسی می رفتم . عصربه موقع رسیدیم. فردوسی دوستان هم آمده بودند. باکمی تأخیرجلسه شروع شد. قرآن وسرودجمهوری اسلامی . محمدبحرینی فردهم مثل همیشه بی ادعاوباحجب خاص خود جلوی فردوسی دوستان آمدوازحضورمردم تشکرکرد. بی شک اوودیگران برای چنین برنامه ای خیلی مایه گذاشته بودند. دکترعبدالله رضایی سخن آغازکرد. خسته بود سخنرانی اودریکی ازدانشگاه های برازجان تمام شده بودوخودرابه اینجارسانده بود.مثل همیشه شیرین می گفت : « شاهنامه ی فردوسی کتابی است که عمده ترین عناصرفرهنگی مادرآن وجوددارد...فردوسی نژادپرست نیست . اونژادآریایی راازجهت مدنیّت برترمی داند.» وی دربخش دیگری ازسخنانش گفت:« فردوسی معتقداست هرشاهی که مردم رادرفقرنگه بدارد ، سقوط می کندوهرشاهی مردمی است، ایستایی دارد.» و« غرض ازبیت های اول شاهنامه این است که ماخردبورزیم . اوبه مانشان می دهدکه هرگاه درجامعه ای عقلانیت حاکم شودمی تواندپیشرفت کند... تک تک ابیات شاهنامه هرکدامشان الگویی ازرفتارهای انسانی رابه مایادآورمی شود که نشانه ی تمدن فرهنگی ست.» . قراربودکه علی دهباشی سردبیربخارا سخنران بخش بعدی باشدولی به علت مشکلی که برایش پیش آمده بود نیامدوآقای استاد رضامعتمدبه جای ایشان سخنرانی کرد. وی به تحلیل نظرهای دکترمرتضوی ومحمداسلامی ندوشن درباره ی فردوسی پرداخت. و گفت که« دکتراسلامی، فردوسی رایک پدیده ی استثنایی درجهان می داند.وفردوسی کسی است که بیشترین حق رابه گردن مردم ایران دارد. فردوسی به مردم ایران شخصیت وحافظه ی تاریخی داده است.» مراسم پذیرایی فرصتی پیش آورد تادقایقی کوتاه درخدمت دکتررضایی باشم. پخش تراکتی ازشعروموسیقی درباره ی فردوسی هم حاضران رابه وجدآوردبعد هم مقاله ی زیبای ابراهیم صالحی بودکه امیدوارم کرد.و شعرخوانی من که ابتدااین روزعزیز راتبریک گفتم واین که : « فردوسی انسانی خردگراست ووکتاب شاهنامه ی عزیز هم کتاب زندگی ست واخلاقی ترین کتاب» ومثنوی « به نام خداوندجان وخرد...» که این روزهاروی وبلاگ گذاشته ام راخواندم . شعررابه ساحت مقدس فردوسی تقدیم کرده بودم. قراربودکه ایرج شمسی زاده هم شعربخواندکه نیامده بودو به جای وی شعرآقای بحرینی فردخوانده شد. بسیاری ازعزیزان رانیز دیدم . دکترعباس عاشوری نژاد ، ناصر علی خواه، مهدی جهان بخشان، جوادنگهبان، علی طوسی، نادرآزاده که درجلسه ازوی تجلیل هم شد، عزیزم اسفندیارفتحی وجابرآبشیرینی و... وپایان جلسه واهداء لوح یادبود. برای شام به منزل محمدبحرینی فردرفتیم. دکترعاشوری ازمن خواست تاکنارش بنشینم وخیلی حرف زدیم . آدرس بنارانه راهم به وی دادم.وبلاگ روستایم بنارآب شیرین. شب ازنیمه گذشته بودکه ازشبانکاره بیرون زدیم. هوای خنک دشت وهم صحبتی باهمسرم ودخترم فروغ و صدای ملکوتی استاد شجریان که دردشت رهاشده بود...