• وبلاگ : ادبيات و فرهنگ
  • يادداشت : برگي از زندگي / از دريا تا کوير - 18 و 19 بهمن 91
  • نظرات : 9 خصوصي ، 9 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + گل مرمرشک 
    يک سو بريز زلفي
    سويي بکار چشمي
    جايي بپاش بويي
    هر گوشه دام بگذار
    دار و ندار من سوخت
    آتش مزن دلم را
    اين بيت را براي
    حسن ختام بردار
    يک شيشه مي بياور
    يک جام عطر لبخند
    لختي برقص امشب
    سنگ تمام بگذار...
    سلام و صد درود محضر استاد دوست داشتني ام جناب غلامي.دلتنگ برگي از زندگي تان شده بودم.خوب شد نوشتيد و چه زيبا و مفيد. حال و هوايي دگر دارد حرفها و سفرنامه هاتان.مانا .و شاد مانيد.
    پاسخ

    گل مرمرشک سلام . بي که نامت را بنويسي ، بوي مرمرشک مي دهي . چه بهار باشد چه نباشد ، بهاران با توست . از مهرت سپاس . راستش مدتي است که تصميم گرفته ام خاطراتم را يادداشت کنم و دفتر ها ياد داشت شده و مي دانم که مجال باز نويسي نيست و نيز دوست ندارم بدون بانويسي ، ارائه شوند . به همين خاطر تصميم گرفتم آنچه از حالا به بعد است (1390 تا امروز) را به وبلاگ بدهم تا به اين وسيله جمع آوري شوند . اميد وارم اندک اندک فرصت شود و گذشته ها را نيز کنارشان بگذارم. / ممنونم که تشويقم مي کني .