ادبیات و فرهنگ
بهشتِ چهره ی نازت زحور زیباتر
قدت زجلوه ی باغِ بلور زیباتر
به وقتِ خنده ی مستانه ،پشتِ لعلِ لبت
طلوعِ نازِ صدف ها، زنور زیباتر
تو مثلِ غنچه قشنگی چو می شوی نزدیک
تو مثلِ نخلِ بلندی زدور زیباتر
نیامدی که به پایِ تو سر نهم ای دوست
غزالِ وحشیِ ما را غرور زیباتر
شبی که چهره نمودی و بی خبر رفتی
دلم به شعله نشست از تنور زیباتر
دلی که عاشق یاری شده است شیرین کار
پر از حرارت و امّید و شور زیباتر
کلامِ دلکشِ داوود یت علاجِ دل است
بخوان سرودِ مرا از زبور زیباتر
برازجان-دی 85