بي تو، مهتاب شبي ، باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم، خيره به دنبال تو گشتم
شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق ديوانه که بودم
در نهانخانة جانم ، گل ياد تو درخشيد
باغ صد خاطره خنديد،
عطر صد خاطره پيچيد
گاهي بايد به دور خود يک ديوار تنهايي کشيد نه براي اينکه ديگران را از خودت دور کني بلکه براي اينکه ببيني براي چه کساني اهميت داري...... که اين ديوار را بشکنند
بهترينها رو براتون آرزومندم ...موفق باشيد