• وبلاگ : ادبيات و فرهنگ
  • يادداشت : « آنچه ميان من و توست » /6
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي
    • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + محمددهداري 

    در گذرگاه زمان، خيمه شب بازي شب

    با همه تلخي و شيريني خود مي گذرد

    عشــــــــق ها مي ميرند

    رنگ ها رنگ دگر مي گيرند

    و فقط خاطره ها

    که چه شيرين و چه تلخ

    دست ناخورده به جا مي مانند...

    پاسخ

    سلام دوست عزيزم . دستت درد نکند .
    + محمددهداري 
    گر درختي از خزان بي برگ شد/ يا کرخت از صورت سرماي سخت/ هست اميدي که ابر فرودين/ برگها روياندش از فر بخت/ بر درخت زنده بي برگي چه غم؟/ واي بر احوال برگ بي درخت!
    پاسخ

    سپاس از دوست خوبم آقاي دهداري .
    + الف.ح 
    زيبا بود...موفق باشيد
    پاسخ

    درود