کوکا قدمت ري چيشم
تو خوت سرتاپا گلي
آمد دوباره زينو با عشق و شور و مستي
تا يار خود ببيند از جون و قلب و هستي
ممد تو کن نگاهي اين عاشق پريشان
تا من به تو بگويم احوال حال ايشان