درست مثل دو چشم تو مست و هشيارم
به چشمهاي خمارت قسم،که تب دارم
شبيه پنجره هاي نشسته در باران
غم تو دارم و از بغض و گريه سرشارم
کسي کجاست ببيند چگونه مي شکنم؟
کسي کجاست ببيند چگونه مي بارم؟
چگونه آب شدم پا به پاي چشمانم
چگونه دود شدم پا به پاي سيگارم
عزيز من که چو گيسوي تو پريشانم
عزيز من که به هجران تو گرفتارم
اجازه هست بگويم که عاشقت هستم؟
اجازه هست بگويم که دوستت دارم؟