• وبلاگ : ادبيات و فرهنگ
  • يادداشت : خاطره
  • نظرات : 3 خصوصي ، 4 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    پيوند ظريفي بود... ساده و بي ريا مثل صداي پرنده اي که توي باغ فقط براي دل خودش مي خونه و انتظار نداره کسي زير درخت نشسته باشه و تحسينش کنه... فقط معني اين کلمه رو متوجه نشدم، پشنگه مي زند بر درخت... من يه چيزي مثل شتک زدن اومد توي ذهنم...
    پاسخ

    پشنگه همون ذرات ريز آبه كه پخش مي شن . باسلام و خوش آمدي مجدد.