وبلاگ :
ادبيات و فرهنگ
يادداشت :
بيمارستان
نظرات :
1
خصوصي ،
5
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
غزل
خدا بيامرزد پدر گراميتان را نور به قبرش ببارد
پاسخ
همه ي رفتگان راخدارحمت كنه . اين شعرمحصول شب هاي بيمارداري من دربيمارستان بود وشب زنده داري . يك شب بيماري راديدم پيرمرد، كه رنگ به چهره نداشت وبه نظرم رسيدكه تاصبح دوام نمي آورد. روي تخت نشسته بودومنتظرمرگ . اين تصويرمن بود واين شعرهم نتيجه ي اين تجربه .