وبلاگ :
ادبيات و فرهنگ
يادداشت :
بيمارستان
نظرات :
1
خصوصي ،
5
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
آيسان
هربامداد آهويي كه ازخواب برميخيزد ميداند ازتندترين شيربايد تندتربدود وگرنه كشته خواهد ش...دو هربامدادشيري كه ازخواب برميخيزد،ميداند ازتندترين آهوبايد تندتربدود وگرنه ازگرسنگي خواهد مرد... "فرقي ندارد اهو باشي ياشيرافتاب كه برميايد اماده دويدن باش
پاسخ
ممنونم ازجملات زيبايت آيسان . درود .
+
غزل
خدا بيامرزد پدر گراميتان را نور به قبرش ببارد
پاسخ
همه ي رفتگان راخدارحمت كنه . اين شعرمحصول شب هاي بيمارداري من دربيمارستان بود وشب زنده داري . يك شب بيماري راديدم پيرمرد، كه رنگ به چهره نداشت وبه نظرم رسيدكه تاصبح دوام نمي آورد. روي تخت نشسته بودومنتظرمرگ . اين تصويرمن بود واين شعرهم نتيجه ي اين تجربه .
+
غزل
نماد عشق يک قلب است.
اما نماد عاشقي قلبي هست که تير وسطش خورده.
کمتر کسي شايد راز اين قلب تير خورده را بداند.
آپم منتظر حضور قشنگت
+
آيسان
سلام دوست عزيز آره واقعا همينطوره
خيلي زيبا حقايق رو توصيف ميکنيد
پاسخ
آيسان عزيز سلام . ممنونم ازتشويق هايتان .
+
اسفنديار فتحي
خدا بيامرزد پدر بزرگوارتان را
پاسخ
تمامي رفتگان را بيامرزد . خوش آمدي عزيز .