• وبلاگ : ادبيات و فرهنگ
  • يادداشت : شب
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    همه چيز از شب آغاز شد
    آنگاه که تو درخشيدي و دانستم ميتواني روشناي تاريکي قلبم باشي
    همه چيز از شب آغاز شد
    آنگاه که همچون نسيمي دستت را به نوازش گيسوانم فرستادي
    دانستم ميتوانم به اميد خنکاي وجودت آتش سينه سوز سرنوشتم را خاموش کنم
    همه چيز از شب آغاز شد
    پاسخ

    سارادخترخوب سلام. اي كاش اسم شاعرراهم مي نوشتيد تاهم بهترامانت داري مي كرديدوهم بيشتربه من يادمي داديد. ازحضورتون سپاسگزارم.