• وبلاگ : ادبيات و فرهنگ
  • يادداشت : گنجشک
  • نظرات : 5 خصوصي ، 1 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلامي مجدد:
    از اينکه خاطر لطيفتون رو آزرده کردم معذرت ميخوام مي خواستم آن سوي شهرم را به تصوير بکشم ...اما من به آفتاب سلامي دوباره خواهم داد...
    ايندست نوشته رو براي پدرم گفتم و به شما تقديم مي کنم:

    پدر از نخلستان

    خسته از سوزش اين گوي سپيد

    تنش ،از عطر هوا نمناک است

    لنگ ،لنگان ،

    قدم آهسته ،به من مي خندد

    پدر از جنس سکوت

    خنده اش ، لطف بهار

    رنگ پوست تن خودرا

    به خورشيد دلش ،مي دوزد

    هم چنان مي تابد!

    هم چنان مي خندد

    دست او زخمي بود!

    پدرم پوست تنش تيماج است

    خار اين نخلستان

    به تنش مهمان است

    مادر آهسته به او مي گويد:

    ناخوانده عجب خوش، جا، است

    پدرم زاده ي اين نخلستان

    مادر از جوشش مهر

    و من از حس شقايق خوشتر

    دست خونين پدر را ،

    آرام ،آرام

    به حس بخشيدم

    و او آهسته به گوشم ميخواند

    خار اين نخلستان

    مهمان!

    عزيزتر از جان است.


    پاسخ

    سلام به آفتاب فراز نخلستان. از هديه ي بي انتهايت سپاس. حضور و آمدنت نشاط شعر است نه آزردگي .